لـــُــهـــــوف

أللهُمَّ ارزُقنی شفاعَةَ الحُسَین یَوم الوُرود و ثَبِّت لی قَدَمَ صِدق عِندَکَ مَعَ الحُسَین و أصحابِ الحُسَین


یا ابا الحساس ...

ابا الاحساس مردی است که به جنگاوری و قدرت شهره است

تا بوده ، نامش موی بر تن کفار راست کرده است

مردی که کسی جرئت نداشت تا ده فرسخی اش برود

مردی که قدش تا آسمان بود و در پهنای شانه هایش تمام کودکان را جا می داد .

مردی که یگانه ی میدان رشادت و جنگاوری بود .

مردی که در میان هاشمیان زیبا ترین بود و چهره اش چون ماه درخشان ...

مردی که روحش چون برگ گلی لطیف بود و او را " پدر احساس " می خوانند ...

مردی که تنهایی پدر را با تمام وجودش درک کرده بود می خواست یک تنه تمام غم تنهایی را از پدر بزداید

آن مرد در حالی که از تشنگی لب هایش خشک شده بود

رنگ از رخسارش پریده بود و در درونش آتش و عطش شعله کشیده بود

در حالی که آفتاب داغ پوستش را می سوزاند و آب خنک علقمه

چون آب گوارای کوثر می توانست او را سیراب سیراب کند ،

به یاد لب تشنه ی کودکان افتاد

و اشک های خشکیده ی کودکان

چشمه ی احساساتش جوشید و رخصت نداد آب بنوشد

نباید سیراب می شد !

تا زمانی که کودکان تشنه بودند ...

تیغ خصم و درد دستان بریده حتی گام های استوار و قاطع آن مرد را نلرزاند

اما هنگامی که آب را از او دریغ کردند به یاد لب های تشنه افتاد 

نه ، دیگر نمی توانست عطش کودکان را تحمل کند

 به زمین افتاد ...

 

چاپ این صفحه

شنبه 4 آذر 1391

توسط یاس |

طبقه بندی: دل عاشورایی من ... خاطرات آشورا ( عاشورا )  

خطبه ی فاطمه ی صغری (‌س ) در میان کوفیان

زید بن موسی ( ع ) روایت کرده که پدرم از جدم ( ع ) نقل کرده که که امام باقر ( ع ) فرمودند : فاطمه ی صغری بعد از آن از که کربلا برگشت ، خطبه ای خواند و در آن چنین فرمود :

حمد از آن خداست ! به تعداد سنگ ها و شن ها و به عظمت عرش تا فرش خدا را حمد می کنم و به او ایمان دارم و بر او توکل می کنم و شهادت می دهم که خدایی جز او نیست . او یگانه ای است که شریکی ندارد ، و گواهی می دهم که محمد (‌ص ) بنده و فرستاده ی اوست ، و فرزندان و ذریه ی او را بی هیچ سابقه کینه و دشمنی و بی هیچ گناهی در کنار فرات سر بریدند .

خداوندا ! به تو پناه می برم از این که دروغی را به تو نسبت دهم یا بر خلاف آیاتی که برای گرفتن پیمان خلافت و وصایت از مردم در حق علی بن ابی طالب (‌ع ) نازل کردی ، سخن بگویم ؛ همان علی ( ع ) که حقش غصب شد و بدون هیچ گناهی در خانه ای از خانه های خداوند ( مسجد کوفه ) به شهادت رسید ؛ همانگونه که دیروز فرزندش را در حضور عده ای که در زبان مسلمان بودند ، کشتند ؛ سرهایشان نابود باد ! که نه در زمان زندگی حسین (‌ع ) و نه در هنگامی که به شهادت می رسید ،‌هیچ ظلمی را از او دفع نکردند تا این که روح او را در حالی که دارای سرشتی پسندیده ، نهادی پاک ، اخلاقی نیکو و منش و روشی مشهور بود ، قبض کردی ...

 

( در صورت تمایل به ادامه مطلب مراجعه نمایید . )

چاپ این صفحه

ادامه مطلب

جمعه 19 خرداد 1391

توسط یاس |

طبقه بندی: خاطرات آشورا ( عاشورا )  
برچسب ها: خطبه فاطمه صغیره لهوف 

عباس امان نمی خواهد !

نامه ای از عبید الله پسر زیاد به عمر سعد رسید که به او امر کرده بود بجنبد و کار را به اتمام برساند . از این رو لشگریان یزید به سمت سپاه امام حرکت کردند . ام البنین ، همسر حضرت علی (‌ع )‌و مادر چهار پسر رشید او هر چهار فرزند را فدای حسین نمود و آنان را به کربلا فرستاد . از دیگر جانب از برادرش شمر لعین برای آن ها امان نامه خواست .عباس امان نمی خواهد

دشمن خواهان جنگ بود اما کدامین دست است که در مصاف با سپاهی که امیرش عباس بن علی است ، نترسد ؟ کدامین عدوست که جرئت کند از چند فرسخ نزدیکتر شود به حسین ، آن گه که عباس پشت او ایستاده ؟

شمر فریاد زد :‌ کجایند خواهر زاده های من ؟ عبد الله ، جعفر ، عثمان و عباس !

امام حسین ( ع ) به برادران فرمودند : هر چند انسان فاسق و لعینی است ، اما پاسخش گویید که او دایی شماست .

آن ها به شمر گفتند : تو را با ما چه کار است ؟

- ای خواهر زاده های من ! شما در امانید ؛ خونتان را با یاری حسین به هدر نداده و امیر المؤمنین یزید را فرمانبری کنید .

در این هنگام ، شیر ژیان ، عباس ، فریاد کشید :

دستانت بریده باد ! لعنت بر امان نامه ای که آورده ای ای عدو خدا ! تو به ما می گویی که برادر و سرور و سالارمان حسین پسر فاطمه ( س‌) ! را رها کنیم و به طاعت ملعونان و ابن ملعونان در آییم ؟

پس از این سخنان ، شمر خشمگین و وحشت زده به سپاهش باز گشت .

امام که اشتیاق دشمن را برای جنگ دید و از نصیحت آنان پشیمان گشت ، به عباس گفت : برادرم ، اگر می توانی امشب را از آنان مهلت بگیر و جنگ را به روز دیگر بینداز ، می شاید که امشب را به نماز و نیایش خدا بپردازیم ، خدا می داند که من چقدر نیایش خدا را دوست می دارم .

عباس نزد عمر رفت و از او شبی مهلت طلبید ، پس از چندی سکوت ، عمروبن حجاج زبیدی پسر سعد را گفت : اگر دیلمیان یا ترکان بودند هم می پذیرفتم ، چه رسد که اینان اهل بیت رسول خدایند !

پس از آن امیر سپاه دشمن در خواست امام را پذیرفت .

 

چاپ این صفحه

یک شنبه 7 اسفند 1390

توسط یاس |

طبقه بندی: خاطرات آشورا ( عاشورا ) عباس ، امان نمی خواهد !  
برچسب ها: منبع : لهوف 

فاطمه زهرا ( س ) در سرزمین کرب و بلا می گرید !

 

سکینه ( س ) در چهارمین روزی که در شام بودند خوابی دید ...

بانویی را دیدم که سوار بر هودج بود و دست بر سر نهاده ، گفتند او فاطمه است ؛ دختر محمد و مادر بزرگ توست . قسم خوردم که خود را به او برسانم و به او بگویم چه بر سر ما آورده اند . دوان دوان خود را به او رساندم و رو به رویش ایستادم ، آنگه شروع به گریه نمودم و گفتم : مادر جان ، خدا را سوگند که حق ما را ضایع کرده اند .

مادر جانم ! به خدا سوگند که حریم حرمتمان را شکستند .

مادر جانم ! خدا را سوگند که پدرم حسین را کشتند .

آن حضرت به من فرمودند : سکینه جانم ، کافیست ، دگر نگو که بند دلم پاره گشت !

جگرم را خون کردی !

این پیراهن پدرت حسین است ، کان را هرگز از خود دور نخواهم کرد تا با آن به لقای خداوند بروم ...

همچنین در کتاب امام حسین ( ع ) ذکر شده است :

بانو زهرا ( س ) سرزمین کرب و بلا را نفرین نمود و زان پس آن سرزمین امن نشد !  

چاپ این صفحه

یک شنبه 7 اسفند 1390

توسط یاس |

طبقه بندی: خاطرات آشورا ( عاشورا ) فاطمه زهرا ( س ) در سرزمین کرب و بلا می گرید !  
برچسب ها: منبع : لهوف 

جانم ، علی اکبر !

تمام یاران امام به سوی بهشت شتافتند . تنها اهل بیت حسین مانده بودند . علی بن حسین ( ع ) که زیبا ترین و خوش سیرت ترین مردم بود ، از جمع اهل بیت بیرون آمد و از پدر اذن نبرد خواست . امام پس از اجازه ی پیکار نگاهی به او انداخت و آن گاه چشم بر زیر افکند و گریست و فرمود : خدایا شاهد آن باش که اکنون جوانی به مصاف تزویر رفت شبیه ترین خاندان محمد از جهت خلقت و اخلاق وگفتار به او بود و ما هر گاه مشتاق دیدار رسولت می شدیم به او می نگریستیم .

علی اکبر به میانه ی میدان رفت و جنگی نمایان کرد و کثیری را نابود کرد . سپس به سوی پدر بازگشت و گفت : پدرم تشنگی هلاکم کرد ! فشار آهن مرا به سختی انداخته ، آ یا جرعه ای آب نیست که من بنوشم ؟‌

امام با شنیدن این سخن گریست و فرمود : فریاد ! پسرکم ، بجنگ و دشمنان خدا را بکش که به زودی زود جدت رسول خدا تو را چنان سیراب می کند که دیگر تشنه نمی شوی .

علی اکبر ( ع ) به میدان باز گشت و دلاورانه به مصافش ادامه داد تا این که نا غافل مُنقِذ بن مُره عبدی نا غافل تیری به او زد . در آن گاه علی اکبر فریاد زد : پدر جانم ! درود و سلامم بر تو باد ! جدم رسول خدا را می بینم که به تو سلام می رساند و می فرماید : برای آمدن نزد ما عجله کن !

سپس فریادی از دل بر آورد و به شهادت رسید .

امام حسین ( ع ) پس از شنیدن صدای فریاد وی بالای سرش رفت و کنارش نشست ، صورتش را بر صورت او نهاد و فرمود :

خداوند آن کس را که تو را کشت ، بکشد ! آنان چه جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا کردند ؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا !

در این گاه زینب از خیمه برون شد و گفت : جانم ، پسر برادرم ، علی اکبر ! و پیکر وی را در آغوش گرفت و بر او گریست .

امام ( ع ) ایشان را باز گرداند .

گوارا باد بر او شهادت ! سید اکبر نخستین نفر از این خاندان پاک بود که به دیدار رسول خدا رفت و سیراب چشمه ی کوثر گشت . خدایا ...

 

چاپ این صفحه

یک شنبه 7 اسفند 1390

توسط یاس |

طبقه بندی: خاطرات آشورا ( عاشورا ) جانم ، علی اکبر !  
برچسب ها: منبع : لهوف 

در مسیر عشق

امام ( ع )‌ به دو فرسخی کوفه رسید ، حر با لشگری از هزار سواره در مقابلش ایستاد . امام فرمود :« با مایی یا علیه ما ؟ »

حر گفت : من علیه تو هستم ابا عبد الله !

حضرت فرمودند :‌« لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا باللهِ الْعَلیُّ الْعِظیم »

پس از چندی مباحثه امام به حر فرمود : «‌اگر خواسته ی شما بر خلاف آن است که در نامه هایتان برایم نوشته اید یا سفرایتان به من گفته اند ، من نیز باز خواهم گشت به همان جایی که از آن آمده ام . »

در حالی که امام راه بازگشت در پیش گرفته بود ، حر و لشگریانش جلوی کاروان را گرفتند و حر خدمت امام عرض کرد :«‌ یا سبط النبی ! اذن بازگشت نداری ، از تو می خواهم به راهی بروی که ختمش نه مدینه باشد و نه کوفه ، از تو می خواهم بهانه ای به دستم بدهی که برای ابن زیاد بیاورم و او را بگویم که حسین خود راهش را کج کرد ! » ...

( در صورت تمایل به ادامه مطلب مراجعه نمایید . )

 

چاپ این صفحه

ادامه مطلب

یک شنبه 7 اسفند 1390

توسط یاس |

طبقه بندی: خاطرات آشورا ( عاشورا ) در مسیر عشق ...  
برچسب ها: منبع : لهوف 

صفحه قبل 1 صفحه بعد


وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنْقَلِبٍ یَنقَلِبون ... این وعده ی خداست !
ایمیل

پروفایل مدیر وبلاگ

 

آخرین مبارز ؛ امّ المصائب
شیر زن زاده ی شیر زن ...
کربلا در کربلا می ماند اگر ...
گفت بانوی کربلا
پیوسته به خدا
نصرانی شهادتت مبارک ...
حُر ، حُر است !
دنیا وارون است ‌!
پسرم از تو راضی هستم ...
می خواهم اسیر شوم !
یا ایها الذین آمنوا !
سفیر عشق
در آغوش مرگ !
طوعه ، تنها یار حسین در کوفه است !
در رثای مسلم ...
دل عاشورایی من ...
خاطرات دیروز ، دل نوشته های امروز ...
دل کشیده !!!
شام غریبان از دل من
... سرورم حسین
آقا منو ببخش !
خاطرات آشورا ( عاشورا )
عباس ، امان نمی خواهد !
فاطمه زهرا ( س ) در سرزمین کرب و بلا می گرید !
جانم ، علی اکبر !
در مسیر عشق ...
مداحی
زیر خنجر
انتقاد

 

یاس

  

 

 

 

دانشنامه عاشورا

 

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان لُهوف و آدرس luhuf.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. ( توجه داشته باشید در صورت عدم ارتباط موضوعی ، لینک حذف می شود . )





پایگاه جامع عاشورا
ابزار و قالب وبلاگ
مولا مهدی گل یاس
بوی پیراهن یوسف
موکب عاشقان حضرت رقیه مایان -تبریز
فاطمه پاره ی تن من است ،
نجوای امام سجاد
سید السّاجدین
یک نفس تا خدا
الهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر.آمین
عصر ظهور
گروه تواشیح شهید ابراهیم هادی
(](] علی اصغر علیه السلام(](]
*ظهور نزدیک است*
(](] یا صاحب مدد (](]
اضواء علي اللغة العربية
بسیثج دانشجویی شهید چمران
گل سرخ کربلا
عاشورا-عاشورا
وبلاگ محمد مهدی صفری
پاسخ سوالات درس هایی از قرآن
مدافعون
cyber-313
... م ح م د ...
مدح عشق
جوانان دارالولایه سیستان
محرم الحسین
دیوونه ی حسین
مناظره خلافت و احادیث اهل تسنّن
رجز-مویه
شبیر
سامی یوسف
سمت خدا
مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
سایت امام علی
یا زهرا علیها السلام
عاشورا
عاشورا
نور پرتال
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
مرکز اطلاع رسانی غدیر
مرکز اسلامی هامبورگ
دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
مدرسه علمیه نرجس
اندیشه قم
ستاد پاسخگویی به مسایل مستحدثه دینی
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت ( ع )
تبیان
پایگاه مجلات تخصصی
عرفان
بانک اطلاعات مقالات اسلامی
نماز
سیب سبز
حجاب
شیعه وب
شیعه آپلود
شیعه مدیا
مداحی
بقیع
هیئت جواد الائمه علی السلام
صدای شیعه
رایحه
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه
 

 

پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین علوی طهرانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله صافی گلپایگانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله فاضل لنکرانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله جوادی آملی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله نوری همدانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله وحید خراسانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سیستانی
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی بهجت
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مکارم شیرازی
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس

 

RSS 2.0

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 280
بازدید کل : 19075
تعداد مطالب : 48
تعداد نظرات : 55
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


لـُـهــوف

???? ?? ??

 


مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin